4/7/90سه شنبه
فکرمی کردم منوتو..........
خداجون امروزخیلی دلم گرفته،فکرمی کردم اون مثل بقیه ی پسرانیست، هوس باز وشهوتی نیست فکرمی کردم پاکه خیلی پاک
فکرمی کردم دوسم داره عاشقمه
اماحالادارم می بینم که اونم مثه همه ی مرداس یه عوضیه یکی که به فکرعشق پاک نیس اونم بالاخره ذات واقعیشونشون داد
حالاازش بیزارم
اون میگه من توروزن خودم میدونم چون دوستت دارم ومیتونم ازاین حرفابزنم اماانگارفراموش کرده که گفتم هرکی ازاین حرفابزنه ازچشمم میافته ازش متنفرمیشم
خدایابوسیدن وبغل کردن همسرخودت گفتی حلاله اما...
من زن اون نیستم ماغریبه ایم
حتی غریبه ترازغریبه
دیگه حرفاشونمیتونم باورکنم دیگه دوس داشتنشوباورندارم
هیچ وقت کسی رونفرین نکردم دیشب برای اولین بارگفتم خداازت راضی نباشه
الهی همونجورکه دل منوشکستی وناامیدم کردی ناامیدت کنه کاری کنه دلت بشکنه
همونطورکه من پیش خداشرمنده شدم توهم پیشش شرمنده بشی
فکرمی کردم باایمانی یه عابدی یه عاشقی
من توروبه خاطرپاکیت میخواستم
قبلابرام یه دوست خوب بودی یه همراه دلسوز یه الگوی به تمام معنابودی برام
اما
حالامن دیگه توروغریبه میدونم
تومیگی حقته که این حرفاروبزنی اما.........
منم یه زمانی داشتم به تودل می بستم ولی اون زمان گذشت همه چیزبه هم ریخت ومن دیگه نمیخوام به تودل ببندم حالاازت بدم میاد

چندروزپیش یه ایرانسل بهم اس دادکه دوست دارم وعاشقتم وچشاتودوس دارموازاین مزخرفات دیروزبهم خبردادن اون ایرانسله به دخترخالمم زنگ زده گفته من فامیل وریام اون خیلی زهرارودوس داره ولی توقسم خوردی که اون شماره رونمیشناسی نمیدونی اون پسرازکجاشماره منودخترخالموآورده نمیدونی چه طورازتموم حرفای ماخبرداره

الآن بهم زنگ زدی نمیخواستم جواب بدم ولی نمیدونم چراجواب دادم کاش جواب نمیدادم
من شماره جدیدموبهت دادم چون فکرمیکردم واقعادوسم داری وتوشمارموبه اون پسرندادی اماحالابرگشتی به من میگی زهراتودروغ میگی مقصرخودتی اگه منودوس نداری شماره هاتوخاموش کن یه خط جدیدبگیروشمارشوبه من نده ولی تودروغ میگی چون منودوس داری فقط نمیدونی چه جوری بهم بگی...........
اینم ازحرفایی که زدی
به نظرت من دیگه دلم به چه چیزتوخوش باشه؟
نه ایمانت مثل قبله نه علاقت
پس مابه دردهم نمیخوریم
میخوام دوباره به حرفت گوش بدم وبهش عمل کنم حالادیگه کاملاازچشمم افتادی
اون موقع بهم گفتی توروخداشماره جدیدتوبهم بده واین خطاتوخاموش کن که کسی مزاحمت نشه به حرفت گوش دادم بهش عمل کردم اماحالاداری بهم طئنه وکنایه میزنی میخوام این دفعه هم حرفتوگوش کنم

میخوام فراموشت کنم هم خوبیاتوهم حرفای تلختو هم کنایه هاتو...........
تواین دنیادیگه منونمی بینی
حلالت می کنم چون نمیخوام توقیامت هم ببینمت
تموم شد.............
تقدیم به عشق دروغین تو........
همه ی مردامث همن گرگن ودرانتظاربره های جامونده ازگله چشم گردانن
ازهمتون بیزارم

داداشی خوب شدکه مردی وزنده نموندی وگرنه توهم میشدی یه گرگ مث همه ی این آدما میشدی مث وریا
میزدی دلمومیشکستی
داداشی دلم برای شونه هات تنگ شده شونه هایی که سرموروش میزاشتم واشک می ریختم
دیگه حالابه هیشکی باورندارم بهشون اعتمادندارم
اینم ازآقای عاشق بهش عادت کرده بودم راحت قلبموشکست
این روزاعادت مردادل شکستنه
عادت دنیا دل کندنه
دیشب وریابهم زنگ زد
گفت که اون حرفاروفقط واسه امتحان کردن من زده واصلامنظوری نداشته ومعذرت خواهی کرد.
بعدشم گفت که بایدتاآخرباهم باشیم ولی چون ظهرسرم دادکشیدنمیخوام باهاش بمونم
پسرخوبیه ولی خیلی خیلی زودعصبی میشه ودادمیزنه ومنم نمیتونه این اخلاقش روتحمل کنم
البته قول داده که دیگه سرم دادنزنه البته اگه سرقولش بمونه
دیشب رفته بودبیرون البته ظاهراً ومی گفت میخوام اینجوری عشقموبهت ثابت کنم وتازمانیکه نگی باهام میمونی برنمی گردم خونه
نمیدونم چی بگم......